close
آخرین مطالب
  • تبلیغ شما در اینجا
  • طراحی سایت شخصی
  • طراحی سایت فروشگاهی
  • طراحی سیستم وبلاگدهی
  • سیستم سایت ساز اسلام بلاگ
  • مگا برد - پلتفرم خرید اینترنتی قطعات موبایل مگابرد
  • تحلیل و نمودار سازی فرم های پلاگین گرویتی وردپرس
  • اولین تولید کننده پلاگین های مارکتینگ و سئو کاملا ایرانی
  • اولین پلاگین دیجیتال مارکتینگ وردپرسی
  • loading...
    YourAds Here YourAds Here

    ایجاد وفاداري به برند , برندسازی اینترنتی

    بازدید : 304
    چهارشنبه 11 شهريور 1394 زمان : 0:38

    آور خود را بشناسید و به آن‌ها افتخار کنید. در 3 دقیقه اول تمام مسایل روشن می شود.با تحقیقاتی که از مکان‌های تجاری به عمل آمده روشن شده است که در سه دقیقه اول ورود مشتری همه‌ی مسایل روشن می‌شود.تصویری که از شما در ذهن مشتری شکل می‌گیرد در همین سه دقیقه اول است. تجربه‌های خوب در ذهن مشتری تصویر خوبی می‌سازد. تجربه‌های بد در ذهن مشتری تصویر بدی می‌سازد. تلاش کنیم با بررسی ذهنیت‌های مشتری ها درباره‌ی رفتار خود بیشتر دقت کنیم، البته این مسئله فقط مربوط به ارائه خدمات به مشتری‌ها نیست، این نکته در امر فروش هم موثر است. مشتری دنبال چه چیزی است؟مشتری توقعات زیادی ندارد.او انتظار دارد سر قول‌هایی که به او داده‌اید بایستید.گرمی، خلوص و توجه ، وقتی حضور او را نادیده نگیرید به اولین قولتان عمل کرده‌اید.سرعت عمل و صرف وقت برای حل مشکلی که باعث مراجعه‌ی او به شما شده است.رعایت عدالت، با تمام مشتریان و مراجعه کنندگان خود برخوردی یکسان داشته باشید.با افرادی که از قبل می‌شناختید برخورد بهتری نداشته باشید ، بلکه با آشنایان نیز مثل دیگر مراجعه‌کنندگان خود برخورد کنید.این سومین قولی است که به مشتری خود نخواهد گرفت. فرض کنید به مناسبتی ویژه قصد دارید چند نفر از اقوام خود را به ناهار دعوت کنید و در خصوص انتخاب رستوران در حال تصمیم گیری هستید، از طرفی تبلیغ رستورانی جدید التاسیس به گوشتان رسیده است.تصور کنید زمانی که این موضوع را با دوستان خود مطرح می کنید ناگهان یکی از آنها با ناراحتی فراوان تجربه تلخی که از کیفیت غذا و یا سرویس دهی نامناسب آنجا داشته را برای شما بازگو می کند.آیا بعد از شنیدن این موضوع ،باز هم می توانید با خیال آسوده آن رستوران را برای مراسم مهم خود انتخاب کنید؟حتی اگر همان روز در تلویزیون تبلیغش را دیده باشید و یا بیلبوردهای بزرگی در تصرفش باشد!؟بدیهی است شنیدن چنین داستانهایی ما را برای انتخاب مردد می سازد. با توجه به این که ترس از ضرر کردن عامل بسیار مهمی در فرایند تصمیم گیری مشتری است بنابراین یک تبلیغ منفی ،آن هم از نوع دهان به دهان، برای کسب و کار شما بسیار خطرناک است .به ویژه در دنیای امروز که از طریق اینترنت، اخبار به سرعت منتقل می شوند.زیرا تخم بی اعتمادی از همان ابتدا در ذهن مشتری کاشته می شود.جالب اینجاست که در صد بالایی از مشتریان ناراضی شما(گاهی تا می‌گیرد. هدف این است که مشخص شود کدام رقیب در هر رده کالا صاحب یک ایده یا مفهوم شناخته می‌شود. یک چنین چیزی زمینه‌ی بحث شما را تشکیل می‌دهد. ارائه خدمت بهتر، که به عنوان یک ایده متمایزکننده توسط نوردستورم در زمینه فروشگاه‌های بزرگ معرفی گردید، بسیار موثر واقع شد، زیرا در آن هنگام فروشگاه‌های بزرگ دیگر برای کاهش هزینه‌هایشان اقدام به کاستن از نیروی انسانی خود کرده بودند. درست در هنگامی که شرکت‌های تولیدکننده کامپیوتر در آمریکا اقدام به شبکه‌سازی کامپیوترهای خانگی نموده بودند، لوتوس مبادرت به معرفی اولین شبکه ارتباطی موفق در مورد نرم افزار کار گروهی موسوم به notes نمود.این کار شبیه سوار شدن بر یک موج است. اگر خیلی زود یا خیلی دیر بر موج سوار شوید به جایی نخواهید رسید. اما اگر درست به موقع بر آن سوار شوید، به خاطر این که موقع سوار شدن شما با دیگران تفاوت داشته است، سواری طولانی و پرسودی در انتظار شما خواهد بود. گام دوم: ایده متمایزکننده‌ای بیابید!متفاوت بودن به معنی مثل دیگران نبودن و استثنایی بودن به معنی منحصر به فرد بودن است.بنابراین شما باید دنبال چیزی بگردید که شما را از رقبایتان اين حرکت در يک گروه محصول با شتگ بالا منطقی خواهد بود. اما اگر شتگ پايينی داشته باشد چه؟ آيا دستيابی به سهم بيشتری از يک بازار کوچک که احتمالا رو به رشد نيز نخواهد بود ارزش تلاش را خواهد داشت؟ آيا عرضه يک محصول جديد به رشد شتگ کمک خواهد کرد؟ اگر يک برند از شتب بالايی در يک گروه محصول با شتگ پايين برخوردار باشد چطور؟ در اينصورت احتمالا انگيزه کمی برای توسعه برند وجود خواهد داشت چون در حال حاضر از سهم بالايی برخوردار است.گروه محصولات جديدتر با شتگ پايين ممکن است از پتانسيل رشد برخوردار باشند. در اين صورت استراتژی های بسط برند بايد چگونگی رشد احتمالی گروه محصول را در نظر بگيرند. شتگ های بالا مشخصا فرصت های بيشتری برای توسعه برند مهيا می سازند. چنانچه گروه محصول شناخته شده نباشد اوضاع تغيير می کند. حتی در گروه محصولاتشناخته شده نيز مديران بايد چگونگی تغيير احتمالی بازار خود را مورد توجه قرار دهند. اين بدان معنی است که آنها بايد تغييرات بازار را پيش بينی کنند و با استراتژی های توسعه برند خود ابتکار عمل را بدست بگيرند.مسلم اينکه، هر اتفاقی که برای گروه محصول بيفتد بر چگونگی رويکرد مديران

    وفاداری رو به رشد
    نظرات این مطلب

    تعداد صفحات : 3

    درباره ما
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    چت باکس




    captcha


    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 15
  • بازدید کننده امروز : 15
  • باردید دیروز : 39
  • بازدید کننده دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 16
  • بازدید ماه : 400
  • بازدید سال : 13124
  • بازدید کلی : 21642
  • کدهای اختصاصی